برگرفته از ناشر:
جستارهای کتاب البته که عصبانی هستم به بررسی تأثیر رخدادهای سرنوشتساز سیاسی بر زندگی روزمره و حیات فکری مردم اهل قلم و اندیشه میپردازد که گویی از روالی جهانی پیروی میکند و طعم تلخش به ذائقهمان آشناست، گرچه به گفتهی ماهنامهی نیوکرایتریون «تا وقتی کسانی که مثل اوگرشیچ خوب مینویسند، به نوشتن ادامه دهند، امیدی برای آیندهی بهتر وجود دارد.» علاوه بر جذابیت نگاه خاص و خوانشهای هوشمندانهی اوگرشیچ، استفاده از قاب جستار روایی برای بازنمایی تأملات سیاسی و اجتماعی میتواند به نویسندگان کمک کند تا از ظرفیتهای فراوان این ژانر برای برقراری ارتباطی شخصی و مستقیم با مخاطبان بهره ببرند.
زندگی دوبراوکا اوگرشیچ را جنگهای استقلال یوگسلاوی دو نیم کرد؛ تا پیش از آن نویسندهای بود که در زاگرب ادبیات روس خوانده بود و در دانشگاه نظریهی ادبی درس میداد. پس از آن نویسندهای شد که قلمش را چون اسلحهای بالا گرفت و علیه کسانی که برای ربودنِ هویت یوگسلاوش دستبهیکی کرده بودند و او را دشمن مردم، خائن و جادوگر نامیدند، اعلان جنگ کرد. جستارهای نوآورانهی او در کتاب البته که عصبانی هستم تلاشی هستند برای حفظ هویت فردی که از هیجانِ بیمارگونهی ملیگراییِ جمعی، وجوه تاریک جوامع مدرن و یکدستسازی مردم تحت تأثیر رسانه، سیاست، مذهب و باورهای مشترک حرف میزنند. او سالهاست در فضای امن رسانهایِ هلند مینویسد و سیطرهی فناوری، حلاجیِ فرهنگ عامه و زندگی روزمره دغدغههای تازهاش شدهاند اما هنوز رَد درد و خشم رانده شدن از وطن و انزوایی که هموطنانش به او تحمیل کردند، بر تن جستارهایش مانده. اوگرشیچ نویسندهای یوگسلاو است که به زبان مادریاش یعنی زبان کروات مینویسد و بیش از هر جا شهروندِ ادبیات است.
این کتاب توسط نشر اطراف به چاپ رسیده است.
نظر ریحانه:
(هنوز نخواندهام.)
نظر سینا:
(هنوز نخواندهام.)
دیدگاهتان را بنویسید