ادبیات فرانسه

ادبیات فرانسه (به فرانسوی: Littérature française) ممکن است دو معنا داشته باشد: ادبیاتی که فرانسویان نوشته باشند ادبیاتی که به زبان فرانسه نوشته شده باشد آثار نوشته شده به زبان فرانسه توسط شهروندان کشورهایی مانند بلژیک، کانادا، سوییس، مراکش، الجزایر و سنگال با عنوان ادبیات فرانکوفون شناخته می‌شوند. طبق داده‌های موجود در سال ۲۰۰۶، نویسندگان فرانسوی‌زبان بیش از هر ملیت دیگری جایزه ادبی نوبل را از آن خود کرده‌اند.

ادبیات فرانسوی‌زبان یا ادبیات فرانکوفون به هر نوع ادبیاتی به زبان فرانسوی اطلاق می‌شود. کثرت ادبیات در زبان فرانسوی شناخته شده ولی مستقلاً کمتر از ادبیات انگلیسی به آن پرداخته‌اند. نگارش فرانسوی در بلژیک، کانادا و سوئیس به عنوان سنتی متمایز، پیشتر از سرزمین‌های استعماری فرانسه شناخته شده‌بود. نوشته‌های نویسندگان آفریقایی قبلاً نه به دلیل شایستگی ادبی بلکه به عنوان ادبیات استعماری طبقه‌بندی شده و در مطالعات قوم‌نگاری مورد بحث قرار می‌گرفت. متون فرانسوی متعلق به مستعمره‌های فرانسه که شایستگی ادبی داشتند تحت ادبیات فرانسه شناخته می‌شد. ماهیت و اهمیت ادبیات فرانکفون در مستعمرات فرانسه به تمرکز مهاجران فرانسوی، مدت زمانی که در آنجا سپری کردند و همچنین توسعهٔ زبان‌های بومی به عنوان زبان ادبی بستگی دارد. در پی جنگ جهانی دوم، تمایز بین ادبیات فرانسه و نوشته به‌زبان فرانسوی در نقد ادبی و گلچین ادبی شکل گرفت.

منبع: ویکیپدیا

راز پاریس، روایتی عاشقانه در قلب جنگ جهانی دوم

راز پاریس

برگرفته از “راز پاریس” ولری از سه‌‌‌سالگی که به‌‌‌خاطر نازی‌‌‌ها مجبور شد از وطنش بگریزد، دیگر پایش را در پاریس نگذاشته است.حالا این زن جوان

تارتارن روی کوه های آلپ

برگرفته از کتاب: تارتارن مردی اهل جنوب فرانسه، ساکن روستایی به نام “تاراسکن “است. او مردی با وقار و شجاع و مانند اهالی تاراسکن، شیفته

ژان دوفلورت و دخترچشمه

ژان دو فلورت و دختر چشمه

برگرفته از کتاب: داستان در دهکده ای کوچک واقع در فرانسه، و در زمانی اتفاق می افتد که جنگ جهانی اول تازه خاتمه یافته است.