برگرفته از کتاب:
بارون درختنشین نام کتابی از ایتالو کالوینو نویسنده ایتالیایی است که در سال ۱۹۵۷ به چاپ رسید. این کتاب سرگذشت پسری را به تصویر میکشد که تصمیم میگیرد زندگی خود را بر روی درختان سپری کند. ایجاد یک «پادشاهی درختی» توسط پسر استعارهای از استقلال معرفی میشود و چالشها وفرصتهای این عمل دستمایهای برای نویسنده به منظور بررسی پرسشهای فلسفی بشر میگردد. این کتاب در سال ۱۳۸۶ توسط مهدی سحابی و چاپ مؤسسه انتشارات نگاه به پارسی بازگردانی شد.
نظر ریحانه:
سال جدید را با خوندن کتاب « بارون درخت نشین» اثر ایتالوکالوینو شروع کردم. داستان کاملا از روی عنوان آن مشخص است. زندگی بارونی که میان درختها زندگی میکرد. یکقهرمان؟ یک دیوانه یا یک فیلسوف؟ شاید هم انسانی عادی اما کمی عجیب غریب مثل همه ما!
حین خواندن کتاب تمام مدت فکر می کردم که شخصیت اصلی کتاب ۵۰ سال برای باوری که در سن ۱۲ سالگی کسب کرده بود جنگید. ۵۰ سال. همه بهش می گفتن باشه ما متوجه منظورت شدیم بسه کوتاه بیا، به دیوانه بودن متهم شد، اما کوتاه نیومد.
بارون ما هم دوره ای از زندگیش که دچار چالش شد کاملا وابسته به خواندن کتاب شد. همیشه کتاب خوندن را دوست داشت و کتاب می خواند اما یک دوره شاید برای فرار از این واقعیت که دیگه دلایل اصلیش برای انتخاب این روش از زندگی یادش نمیامد، رو آورد به مطالعه خیلیی زیاد و مشغول کردن ۲۴ ساعته ذهنش.
حتی عشق زندگیش را هم به علت همین پافشاری و لج بازی بر سر این روش زندگی از دست داد.
الان که کتاب تموم شده ذهنم مشغول این سوال است: واقعا این پافشاری روی یک سری از انتخابها درسته؟ اگر مسیری را یک بار انتخاب کردیم برای اینکه به همه ثابت کنیم ما هیچ وقت اشتباه نمی کنیم باید تا آخر عمرمون به همون مسیر ادامه بدیم حتی اگر متوجه شده باشیم اون مسیر برای ما درست نیست؟ آیا حرف مردم مهمه؟
راه شخصیت داستان:
فرار از جامعه
میان درختها زندگیکرد
زمین را همواره دوست داشت
ولی به آسمان پرواز کرد
برای اولین بار بعد از خوندن یک کتاب دلم می خواد با اون شخصیت حرف بزنم و ازش بپرسم واقعا واقعا یک لحظه هم پشیمون نشدی؟ ارزشش رو داشت؟ این همه لج بازی برای چی؟
پی نوشت: اوووونقدر از خوندن کتاب ذوق داشتم هر یکساعت تو خونه اعلام می کردم خیلییییی کتاب خوبیه شما هم بخونینش حتما.
نظر سینا:
(هنوز نخواندهام)
دیدگاهتان را بنویسید