پاریس از دور نمایان شد

علی‌اکبر شیروانی

برگرفته از ناشر:

روح شهر کلاف پیچیده‌ای از عناصر دیدنی و نادیدنی‌ست و در شکل‌گیری این روح، روایت مسافران سهم انکارناپذیری دارد. تصویری خیالی که از پاریس در ذهن همه‌ی ما نقش بسته از توصیفات و غافلگیری‌هایی پدید آمده که ایرانی‌های پیشین سوغات آورده‌اند. گزارش اولین مواجهه با شهر، موضوع این کتاب است؛ پاریس مسافران قاجاری. کتاب «پاریس از دور نمایان شد» اولین جلد از مجموعه‌ی تماشای شهر است که در هر جلد از خلال گزیده‌ی سفرنامه‌ها، نگاه ایرانی به هویت یکی از شهرهای دور را ترسیم می‌کند.

بخشی از متن کتاب پاریس از دور نمایان شد

داخل شهر پاریس شدم که این شهر دارالسرور شهرهای فرنگستان است و پایتخت دولت جمهوری فرانسه است که آوازه نکویی و آبادی آن عالمگیر است و تمام خلق عالم آرزوی دیدن این شهر قشنگ مرغوب غم‌زدا را دارند. زمین آن از هر جهت بر تمام پایتخت‌های آباد دنیا شرف و افتخار دارد. مردمانش همه با علم و با تربیت‌ترین ملل بیدار روی زمین می‌باشند… هر کسی که در دنیا آمده باشد و پاریس را ندیده باشد مثل این است که هیچ در دنیا از عدم به وجود نیامده است. می‌توان بهشت روی زمین گفت. پاریس معدن علم است و هنر، نه علم و هنر بی ثمر. بنده هنگامی که وارد این شهر شدم چنان مات و متحیر بودم که راه رفتن خود را نمی‌دانستم که به کدام سمت می‌روم. چشمم تیره و عقلم خیره شد. قریب یک ساعت در پای ماشین راه آهن بی‌هوشانه آن طرف آن طرف نظر می‌کردم و حیران و سرگردان بودم. بعد هم بی‌هوشانه و مبهوت، سوار اتومبیل شده، روانه شهر گردیدم.”

نظر ریحانه:

(هنوز نخوانده‌ام.)

 

نظر سینا:

(هنوز نخوانده‌ام.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 − 6 =