مثل آب برای شکلات

نویسنده: لورا اسکوئیول - ترجمه: مریم بیات

برگرفته از “آب برای شکلات”

«مثل آب برای شکلات» رمانی از رمان نویس و فیلمنامه نویس مکزیکی ، به نام «لورا اسکوئیول» است. این رمان داستان دختری جوان به نام تیتا را روایت می کند ، که آرزوی معشوق خود ، پدرو را دارد ، اما به دلیل سنت های دست و پاگیر خانوادگی توسط مادرش ، هرگز نمی تواند او را داشته باشد: دختر جوان نمی تواند ازدواج کند ، اما در عوض باید مراقب مادرش باشد تا وقتی که او می میرد. تینا یک راه برای ابراز وجود خود پیدا می کند که وسیله آن می تواند انرژی لازم را برای مقابله با مشکلات سد راهش را بدست آورد، و آن کار آشپزی، کردن است. داستان به این سادگیا هم نیست. نویسنده در نام اثر خود زیرکی نبوغ آمیزی به خرج داده که از یک عنوان ساده برای رمان معنایی دو پهلو خلق کرده است که هم به نوعی نوشیدنی و هم به امیال شهوانی اشاره دارد.

اسکیوئل در شیوه داستان پردازی خود از المان های رئالیسم جادویی استفاده می کند تا ماورالطبیعه را با زندگی روزمره در کل رمان ترکیب کند.
این داستان عاشقانه کلاسیک در مزرعه ای زیبا اتفاق می افتد ، در حالی که شخصیت مستبد داستان ، یعنی مادر تینا ، در آخرین روزهای بارداری خود پیاز را روی میز آشپزخانه خرد می کند. تینا در حالی که هنوز در رحم مادرش بود ، به شدت گریه می کند و باعث زایمان زودرس می شود ، و تیتا کوچک در میان ادویه ها و مواد لازم برای تهیه سوپ به دنیا می آید. این برخورد زودهنگام با غذا به زودی تبدیل به روشی برای زندگی می شود و تیتا با تبدیل شدن به یک آشپز ماهر ، از آشپزی برای اعتماد به نفس خود استفاده می کند.

یادداشت شخصی

وقتی بچه بودم، اگر غذای کسی خوشمزه می‌شد و به دلم می‌چسبید، مادربزرگ می‌گفت فلانی غذا را با عشق درست کرده، به همین خاطره که همه با لذت خوردند. می‌دونستم وقتی خانه کدام اعضای فامیل می‌ریم به محض خوردن غذا همه شروع به خنده  می‌کنند و بهترین لحظات را در کنار هم سپری می‌کنند.

و حالا در کتاب مثل آب برای شکلات، تیتا با آشپزی بی‌نظیرش تمام احساسات خودش را به افراد خانواده و تمام مهمانان حاضر در خانه انتقال می‌دهد. تیتا عاشق، غمگین، خشمگین، خسته، دلزده و دلتنگ می‌شود و تمام اعضای خانواده با خوردن دستپختش این حس‌ها را به نوبت تجربه می‌کنند.

نویسنده هیچ محدودیتی در خیال‌پردازی و توصیف احساسات شخصیت‌های داستان نداشته . تمام جذابیت این داستان برای من همین بی‌پروایی توصیف‌ها بود. توصیف‌ها گاهی با سایه‌ای از طنز همراه بود که باعث می‌شد به اطرافیانم بگم گوش کنین بذارین این یک جمله را براتون بخونم خیلی بامزه بود.

خواندن این کتاب را توصیه می‌کنم. 240 صفحه است که به خاطر ترجمه روان و سبک بودن داستان می‌توانید آن را در ۲-۳ روز بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو − دو =