کلاریس لیسپکتور

کلاریسی لیسپکتور

کلاریس لیسپکتور در دهم دسامبر سال ۱۹۲۰ در روستایی در اوکراین و در خانواده‌ای یهودی چشم به جهان گشود. تنها دو ماه داشت که خانواده‌اش به خاطر جنگ جهانی اول مجبور به مهاجرت به برزیل شدند. کلاریس در شهر ریسیف برزیل به مدرسه رفت. مدتی پس از مرگ مادر، پدر کلاریس به همراه سه دخترش به شهر ریودوژانیرو نقل مکان کرد و در آنجا بود که کلاریس وارد دانشگاه حقوق شد. در سال ۱۹۴۰ پدر درگذشت و در همان سال کلاریس در خبرگزاری برزیل مشغول به کار شد. اولین رمانش با نام نزدیک به قلب وحشی در سال ۱۹۴۳ منتشر شد. سبک این رمان بسیار نوآورانه بود به‌گونه‌ای که برنده جایزه آرانها برای بهترین رمان اول شد. بسیاری از منتقدان بیان کردند که صدایی منحصربفرد در ادبیات پرتغالی پا به عرصه وجود گذاشته‌است. نگاه او به شخصیت و روایتش از شخصی‌ترین و داخلی‌ترین وجوه زندگی یادآور سبک جیمز جویس و ویرجینیا وولف بود. کلاریس لیسپکتور در سال ۱۹۴۴ با مائوری والنته دیپلمات جوان برزیلی که در وزرات امور خارجه برزیل کار می‌کرد، ازدواج کرد و به واسطه شغل شوهر چند سالی را در خارج از کشور زندگی کردند. زندگی دیپلماتیک چندان خوشایند طبع کلاریس نبود و پس از چند سال زندگی در ناپل، برن و واشینگتن‌دی‌سی در نهایت شوهرش را ترک کرد و به همراه دو فرزندش به برزیل بازگشت. الیزابت بیشاپ شاعر و نویسنده آمریکایی که تعدادی از داستان‌های کلاریس را به انگلیسی ترجمه کرده‌است، در نامه‌ای به دوستانش چنین نوشت: «فکر می‌کنم او از خورخه لوییس بورخس هم بهتر است، (بورخس) خوب است اما نه به خوبی کلاریس.»

منبع: ویکی‌پدیا

وقت سعد

وقت سعد

برگرفته از ناشر: رمانی است درباره‌ي نوشتن، زندگی و مرگ؛ درباره‌ي فقر و هر آنچه که می‌تواند از زیستِ انسانی فردی ـ دختری جوان ـ