ادبیات فانتزی

خیال‌پردازی یا فانتزی (به فرانسوی: fantaisie) گونه‌ای هنری است که جادو و دیگر اَشکال فراطبیعی را به عنوان عنصر اولیهٔ طرح و توطئه، درون‌مایه یا فضای داستان استفاده می‌کند. این‌گونه معمولاً توسط نگاه، حس و درون‌مایهٔ وسیع از کار اشخاص از گونه‌های علمی‌تخیلی و وحشت متمایز می‌شود، هر چند که این سه گونه نقاط مشترک بسیاری با هم دارند و مجموعاً ادبیات گمانه‌زن ∗ شناخته می‌شوند. در خیال‌پردازی قواعد و قوانین فیزیکی و طبیعی زیر پا گذاشته می‌شود و موجودات ناموجود تصویر می‌شوند. این نوع ادبی معمولاً شامل سحر و جادو، حوادث خارق‌العاده، و موجودات خیالی است. واژهٔ فانتزی تنها به شکل اسم به کار نمی‌رود و در زبان فارسی به صورت صفت نیز به کار می‌رود. مراد فرهادپور در مقدمه‌ای که بر برگردان فارسی درخت و برگ نوشته‌است عبارت ادبیات تخیلی مدرن را به عنوان برگردان واژهٔ «فانتزی» به کار می‌برد و آن را شیوهٔ جدیدی شمرده‌است که با اثر موریس آغاز شده‌است.

ویژگی اصلی خیال‌پردازی، دارا بودن عناصر خیالی در فضایی خود-منسجم است، فضایی که منطق و قوانین خاص خود را دارد که متفاوت با منطق عادی است و داستان آن قوانین را نمی‌شکند. در این ساختار هر مکانی برای عناصر خیال‌پردازی ممکن است: شاید این مکان مخفی باشد یا در جهان ظاهراً واقعی ما رخنه کرده باشد یا شاید کاملاً در دنیایی خیالی رخ بدهد. در هر اثری عناصر نه فقط باید از قوانین پیروی کنند بلکه به دلیل انسجام طرح و توطئهٔ داستان باید شامل محدودیت‌هایی باشد تا به قهرمانان و تبهکاران داستان اجازه بدهد با هم بجنگند. عناصر جادویی باید بی قید و بند استفاده نشوند وگرنه ساختار داستان از بین می‌رود.

منبع: ویکیپدیا

نام من سرخ - کتاب

نام من سرخ

تاریخ هنر غرب از زمان رنسانس تا ظهور کوبیسم با نقاط دید، چشم‌اندازها و به‌طور کلی با مسئلهٔ «چگونه دیدن؟» روبه‌رو است. می‌توان گفت که

کتابخانه ارواح

کتابخانه‌ی ارواح

ماجرایی که با بچه‌های عجیب‌وغریب یتیم‌خانه‌ی خانم پرگرین آغاز شد و در تهی شهر ادامه پیدا کرد با کتابخانه‌ی ارواح به پایانی هیجان‌انگیز می‌رسد. برگرفته

تهی شهر

تهی شهر

تهی شهر خواننده را به دنیای تخیلی خلاقانه‌ای از دورآگاهی ذهنی، حلقه‌های زمان، نمایش‌های جانبی عجیب‌الخقله‌ها و دگر پیکرها می‌برد. برگرفته از ناشر 3 سپتامبر

پژواک آوای درون

پژواک آوای دوران

برگرفته از کتاب پژواک آوای دوران: کاریش وار اسب پونی خود را وادار به چهار نعل تاختن کرد و افرادش را به دشت برد. خیلی